انجمن حمایت ازفرزندان دانش آموز مولا علی (ع) -ایتام-

معرفی فعالیت های انجمن و پلی ارتباطی با خیرین

انجمن حمایت ازفرزندان دانش آموز مولا علی (ع) -ایتام-

معرفی فعالیت های انجمن و پلی ارتباطی با خیرین

یک سروده با عنوان « علی ، شاه بیت غزل های عاشقی »

از راه می رسد ، شب دیدار آخر است

مسجد ، قرار آخر دیدار حیدر است

دریا دلی که کوه شکیبایی است وعلم

او وارث رسالت و راه پیمبر است

مردی که باغبان نهال امامت است

دلداده ای که عاشق زهرای اطهر است

مردی که بی ولایت او هر عبادتی

بی محتوا وناقص و بی اصل و ابتر است

مردی که ذوالفقار عدالت به دست اوست

لب تشنه ایم و اوست که ساقی کوثر است

صد زخم بر تن او مانده از « احد »

اما هنوز فاتح « بدر» ست و « خیبر » ست

+++

مسجد نرو ، بمان ، دلمان شور می زند

امشب هوای کوفه پراز فتنه وشر است

مردی که آشنای شب و چاه ونخل هاست

در سجده بی قرار رسیدن به دلبر است

وقتی که لب به نام خدا می گشاید او

محراب ومسجد از نفس او معطر است

مردی که شاه بیت غزل های عاشقی ست

در خون فرق خویش سحرگه شناور است

امشب یتیم کوفه به شوق رسیدنش

چشم انتظار دیدن او ، چشم بر در است

درماه پرفضیلت مهمانی خدا

از داغ هجر اوست که چشمانمان تر است

++

فردای بی « علی » پر از بغض بی کسی ست

صبحی که بی « علی » ست ، یقین شام دیگر است .  

التماس دعا-احمدفرجی-تیر94

یک سروده تقدیم به امام رضا (ع)

 

بسمه تعالی

میلادباسعادت امام رضا (ع) بر تمامی عاشقان آن حضرت مبارک باد.

باران لطف : نذر امام رضا (ع)

آقا امشب تو و دامان لطفت

منم شرمنده از احسان لطفت

درخشد نور تابان امامت

چو خورشیدی ز « خورآسان » لطفت

تمام عاشقان عشق چیدتد

گل توحید از بستان لطفت

رضایی ، از تبار اهل بیتی

زمین و آسمان حیران لطفت

یقینا مدعی هرگز ندارد

رهی تا چشمه ی عرفان لطفت

بزرگی تو ، بزرگان از خجالت

سری افکنده در میدان لطفت

پناه بی پناهانی و بی شک

تمام عاشقان ، مهمان لطفت

تو خوبی ، زائران با صفایت

نشسته در کنا رخوان لطفت

دلم چرخیده بر گردضریحت

کبوتروار ، با مستان لطفت

چه دلتنگم بنوشم جرعه ای از

زلال کوثر جوشان لطفت

حریمت ، قبله ی راز و نیازست

کویرم ، تشنه ی باران لطفت

ببین آقا که « احمد » چون گدایان

نشسته گوشه ی ایوان لطفت

اقا امشب من و دریایی از اشک

آقا امشب تو و دستان لطفت

یک تک بیتی

دست از کرم به عذر تنگ مایگی مدار

برگی در آب کشتی صد مور می شود

«صائب تبریزی »

توضیح : به بهانه ی نداری و بی چیزی نباید دست از بخشیدن وکمک کردن به دیگران برداشت ، یک برگ در آب ، می تواند یک کشتی برای نجات صدها مورچه باشد .

شعر: ای کاش علی شویم وعالی باشیم

ای کاش ...

ای کاش علی شویم وعالی باشیم
هم سفره ی کاسه ی سفالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم
نان آور سفره های خالی باشیم

شعری از استاد محمدرضا سهرابی نژاد

بسمه تعالی

سروده ای از استاد محمدرضا سهرابی نژاد

تق وتق ، در ناگهان وا می شود

چهره ی مردی نمایان می شود

نان وخرما می گذارد پشت در

در شب تاریک پنهان می شود

کودکان از نان وخرما می خورند

بیوه زن در سجده گریان می شود

خانه ی تاریک محرومان چنین

گرم وپر شور وچراغان می شود

*****

ای پناه بی پناهان یا علی !

هرکه باشد باتو انسان می شود.